ساراسارا، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 19 روز سن داره

سارا بهونه قشنگ من واسه زندگی

بدون عنوان

عسل بلای ما تو 11 ماهگی دیگه کم مونده از دیوار راست بره بالا! تقریبا می شه گفت که یه لحظه هم دلش نمی‌خواد زمین بشینه. به محض اینکه  ازش غافل بشی باید همه سوراخ سنبه‌های خونه (خصوصاً آشپزخونه) رو بگردی تا زیر میزی یا صندلی‌ یا پشت دری پیداش کنی! همچنان موش‌موشک ما چهار تا دندون داره. اما هر چیز خوراکی بهش بدی با همون چهار تا دندون سه سوته ترتیبش رو داده !( مخصوصاً شیرین گندمک) خوشبختانه وقتی با دندونش تیکه بزرگ بکنه خودش از دهنش می‌ندازه بیرون و در واقع تُفش می‌کنه! مهم ترین پیشرفتی که تو توی این ماه کرده پیشرفت زبانی هست.  خیلی خوب حرفهای مارو می فهمه و دستورات ساده رو انجام می د...
29 ارديبهشت 1393

لحظه شماری تا تولد

این روزها همه اش یاد پارسال می افتم.. روزشماری که برای دنیا اومدنت درست کرده بودم... هر روز که می گذشت برای دیدنت بی تاب تر می شدم.... هر روز لباسهات را تماشا می کردم.. تختت را تکون می دادم و برات لالایی می خوندم... یاد شکم قلنبه ام بخیر... یاد لگد هایی که می زدی بخیر... یاد تکون تکون های قشنگت بخیر.... دلم عجیب برای نوزادی هات تنگ شده.... روزهای بسیار شیرین و سختی بود. راستی تولدت نزدیکه عشق من و هنوز نمی دونم چطور برگزارش کنیم که بهمون خوش بگذره و خاطره قشنگی بشه و در ضمن تو هم اذیت نشی. می دونی ولی بازم بدون که من و بابایی عاشقت هستیم و تو ارزشمند ترین بخش هستی و عمر ما هستی و تمام ت...
22 ارديبهشت 1393

آبله مرغان

سلام دوستای گلم سارا یه چند روزی بی حال بود و تب دار تااینکه آبله مرغون گرفت . اونم از نوع شدیدش. بمیرم براش. خیلی خیلی اذیت شد. اما خداراشکر الان خوب خوب شده جیگرممم ...
21 ارديبهشت 1393
1